من و قرآن

سلام دوستان من شکوفه قرآنی اسراعلیزاده 6سالمه سال دومه که میرم کلاسهای قرآنی خیلی چیزایادگرفتم به شماهم توصیه میکنم که برید. این وبلاگ رومدیریت میکنم که بتونم شمادوستای نازموبیارم سمت قرآن تابدونیدچه حالی داره این قرآن زیبا میخوام یه قضیه روبراتون تعریف کنم: بچه هابابام میگه: یه روزپسری بنام محمددختری رومیبینه وعاشق این دختر میشه که خیلی باحجاب بوداین آقامحمدمیادخونشون به کسی چیزی نمیگه: غذانمیخوره. مریض میشه بدحال میشه مادرش میبینه پسرش داره ازدستش میره قضیه رو به زور از زیر زبونش میکشه بیرون ومیره پیش دختره میبینه که دخترشاهه اون منطقه است وبه دختره قضیه روتعریف میکنه ومیاد. ازقضا: توی شهرجار می افته آقامحمد دخترومیخواداین خانم باحجاب که میبینه اگه باباش بفهمه هم پسررومیکشه هم دختررو به مادرپسره میگه: پسرتوبیارپیش من یک شرط دارم اگه قبول کردمن میام زنش میشم محمدرومیارنش پیش این خانم . خانم میگه : اگه توواقعاعاشق شدی بایداین شرطموقبول کنی پسرگفت: هرشرطی بگی قبولمه گفت: بایدبری فلان مسجدچهل روزاعتکاف کنی وبیرون نیای به مادرت هم میگم برات غذاوآب بیاره چهل ویکمین روزبیامن به قولم عمل میکنم. پسررفت چهل روزبامعبودخودش رازونیازکردچهل ویکمین روز خانم اومدگفت: اومدم به قولم عمل کنم پسربرگشت وگفت: خواهرمن برومن زیباترازتوروپیداکردم من دارم میرم پیش زیباترین زیباها پس بچه هاببینیداین خداوقرآن باآدم چه میکنه

اسرا 79 مطلب

تعداد مطالب : 79
تاریخ عضویت : 18 اسفند 92